ب ـ مشترکات لفظی؛
در بحث مشتركات لفظي ، وي با اشاره به اين نكته كه «ممکن است واژهاي در يك آیه، معنايي داشته باشد و در آیهی دیگر معنايی دیگر دهد» ؛ واژة «ازواج» را در آية «یومَ یَحشُر الّذین ظَلَموا و اَزواجَهم» مثال آورد كه در برخي از ترجمهها، به اشتباه به معناي «همسران» آمدهاست؛ در حالي كه در اينجا به معناي «همفكران» است.
استاد مجد فقيهي با استناد به اين مثال و نمونههاي ديگر، تأكيد كرد كه بي توجّهي به اين مسأله، باعث ميشود فرد دچار اشتباهات زيادي در فهم قرآن شود.
ج ـ توجّه خاص به واژهها؛
وی در اين بخش، به مسأله مترادفات در زبانهاي مختلف اشاره كرد و اينكه در زبان عربي، مترادفات بسيار بيشتري وجود دارد و اين نكتهاي است كه بايد يك فرد متدبّر در قرآن، بدان توجّه كند.
اين استاد حوزه و دانشگاه، در ادامه افزود: «وقتي که انسان استعمالات قرآن را با توجّه به ریشهی لغات بررسي ميكند، احساس می کند که گزاره را بهتر فهمیده است. یعنی ميداند كه مثلاً «فردوس» هرجا بهکار نمیرود، «جنّه» هرجا به کار نمیرود. يا مثلاً خوف، خشیت، وَجل و رَهبت ، همگي به معناي ترس است؛ ولی در آیات قرآن، رهبت فقط برای ترس از حضرت حق به کار رفته؛ امّا خوف برای ترس از خدا و حتّی عذاب به کار رفته است. خشیّت ترسی است عالمانه و وجل ترسی است عاشقانه.»
این صاحبنظر در علوم قرآنی، سپس با ذكر مثالهاي متعدّد، به بيان ظرافتهاي كاربرد واژگاني در قرآن پرداخته و خاطر نشان كرد «ریشه های لغت بسیار کمک میکند که انسان به یک سری از قیود در معنای واژه و ویژگیهايي در خود واژه ـ خصوصاً در جاهایی که این واژگان مترادف هستند ـ پی ببرد و نکتههای زیبا و دقیق آن را دریافت کند.»
د ـ قالبهای صرفی واژهها ؛
استاد مجد فقيهي در اين بخش ، به تفاوت معنايي واژهها در قالبهاي صرفي مختلف اشاره كرد و گفت: «شخص متدبّر در قرآن باید به این نکته توجّه کامل داشته باشد. گاهی اوقات بعضی قالبهای صرفی هست که در صرف، خیلی تفاوتی با هم ندارند اما قرآن ميان آنها تفاوت گذاشته است؛ مثلاً هم جمع سالم دارد و هم جمع مکسّر؛ مانند «کافرون» و «کفّار». شما در استعمالات قرآن میببینید جاهایی که از کافران حربی سخن ميگويد، «کفّار» میآورد؛ ولي براي کافران غیر حربی، «کافرون» میآورد. مثلاً در آيهی «اشدّاءُ عَلی الکُفّار»، با شدّت و خشم سخن ميگويد و جمع مکسّر آورده است. اما دربارهی کافران غیر حربی ميگويد: «قُل یا اَيّها الکافِرون، لا اَعبُد ما تَعبُدون» و بعد هم ميگويد: «لَکُم دینُکم و لیَ دین» و هیچگونه شدّتی به خرج نمیدهد. این دو قالب صرفی (کافرون و کفّار) در قرآن كاملاً حساب شده به كار رفته است.»
هـ ـ توجّه به پیوندهای یک واژه؛
در اين بخش، وی ضمن مهم توصيف كردن توجّه به پيوندهاي واژگان و نقش کلیدی آنها در معنای واژهها، به كثرت كاربرد آنها در زبان عربي اشاره كرد: «یک واژه گاهی اوقات خودش به تنهایی میآید و گاهی اوقات پیوندهایی دارد. آن پیوندها ممکن است که اسم، فعل و يا حرف باشند. این پیوندها، نقش کلیدی در معنای واژه دارند. بیان چند نمونه، نقش کلیدی آنها را روشن میکند. البته ما در زبان فارسی هم اين پيوندها را داریم ولی در عربی خیلی بیشتر است. در قرآن و نهجالبلاغه از این پیوندها خیلی استفاده شده است.»
استاد مجد فقیهی در تکمیل موضوع به ذكر نمونههاي قرآني پرداخت كه در آنها كاربرد حروف اضافه باعث تغيير معنايي عبارت مي شود. براي مثال: «در سورة «هل أتی»، واژة «شَربَ» در مورد ابرار با «مِن» به کار رفته، اما در مورد «عبادنا» با «باء» به کار رفته است. در اينجا ميگويد ابرار از جام میخورند. در مورد عبادالله نگفته «مِن»، بلكه گفته «بِـ» ؛ یعنی خود آن چشمه را میخورند و کلّ چشمه مشروب عبادالله است. اما ابرار، تنها قطراتی از چشمه را در لیوانشان می ریزند و میخورند. با یک حرف «مِن» و «باء» معلوم میشود که عبادالله، اوسع در فیض نسبت به ابرارند. در کلّ قرآن «شَربَ» با «من» آمده است، تنها دو جا با «باء» آمده و در این دوجا نکتهی مهمی را میخواسته بیان کند.»
مثال ديگري كه وی در ارتباط با اين موضوع ذكر كرد، يك نمونهی اجتماعي بود كه بحثهاي زيادي دربارهی آن شده است؛ «اين مثال مربوط به آيهاي است كه در مورد آن خیلی صحبت شده و نتیجهای که بر اجماع گرفته شده، مسألة مدیریّت مرد در خانه است؛ «الرِّجالُ قَوامُونَ عَلی النِّساء» (مردها قوامیّت بر زنان دارند). کلمة قوام و قائم، اشکال زمانی دارد؛ چون قیّم، امروزه به معنی متولّی و سرپرست اطفال و مهجورین است؛ یعنی مفهوم یک نوع سرپرستی را در خود دارد، در صورتی که در آن عصر اینگونه نبوده و این معنا، بعدها مصطلح شده است. پس باید در ابتدا، معنای لغوی آن را نگاه کنیم. ثانیاً کلمهی قائم گاهی با «باء» به کار میرود و گاهی با «عَلی». نکتهی ظریف همین جاست. چیزی که ذهنها را بلافاصله به این نتیجهگیری برده، این است که کلمهی قائم و قوام معمولاً با «باء» به کار می رود: «القائمُ بِأمر الله»؛ «القائمُ بأمر»؛ «قامَ بأمر» . «قیام بأمر» معنی تولیت و سرپرستی و مدیریّت یک امر را میدهد. اما اینجا نگفته «الرِّجالُ قوامونَ بالنّساء»؛ بلكه «الرّجالُ قَوامونَ عَلی النِّساء» آمده است. نکته اینجاست؛ «قامَ عَلی» با «قامَ بِـ» فرق دارد. «قامَ بِـ» به معنی «سرپرستي كردن» است و «قام علی» به معنی «مراقبت كردن» است. قرآن میگوید: «اللهُ قائم ٌ عَلی کلِّ نَفس» (خداوند حفیظ و نگهبان و مراقب نفس است). «الرّجال قوامون علی النساء» تخصّصاً از موضوع مدیریّت بیرون میآید. از این آیه میشود استدلال کرد كه مردها مراقب زنها هستند.»
این كارشناس علوم قرآني در ادامه، نمونههاي ديگري هم در اين موضوع بيان كرد؛ از جمله بحثي مفصّل دربارهی آيهی «واعبُد رَبّک حَتّی یأتیک الیَقین» ارایه داد كه برداشت غلط از معناي «يقين»، چگونه باعث نتيجهگيريهاي نادرست ميشود. «یک عدّه میگویند که غایت عبادت حصول یقین است و وقتی انسان به یقین رسید عبادت دیگر معنا ندارد. بعضیها که اهل عرفان افراطي هستند میگویند غايت عبادت تا همينجاست. نمیدانند که انسان هیچ گاه نمیتواند از مقام عبودیّت مُنسَلِخ شود حتّی در آن وقت. آنها دربارهی عبادت، خوب واژهشناسی و مفهومشناسی نکردهاند و اینکه یقین را آن صفت درونی گرفتهاند.» وی همچنین در ادامه بر اين نكته تصريح كرد كه در اینجا «یقین» مجازاً به معنی مرگ است: «حتّي یأتیک الیقین» یعنی«تا زماني كه مرگ به سراغت بيايد»؛ یعنی ما تکذیب میکردیم، تا مرگ آمد. توجّه به پیوند این واژه (آمدن یقین)، ما را راهنمایی میکند به اینکه دقیق بفهمیم مراد ما از این یقین چیست و بحثهای دیگر کنار میرود که آیا پس از یقین عبادت بکنیم یا نکنیم؟ و اينكه پیغمبر که یقین داشت پس چرا عبادت ميکرد. اصلاً در همین واژه شناسی طوری ابهام زدایی می شود كه جایی برای پیدایش آن بحث نمیماند.»
در ادامهی نشست، يكي از حضّار به معناي خاص واژهها در جملات گوناگون اشاره كرد و استاد در تأييد اين صحبت، و ضمن تأكيد بر اينكه در بحث نزول آيات بايد به زمان و مكان توجّه شود، افزود: «یکی از مراحل واژهشناسی، توجّه به خود سیاق واژه است؛ سپس به مراحل بالاتر میرسیم كه سياق کلّ جمله است. و بعد آن را توسعه میدهیم و از آیات دیگر نيز براي تفسير استفاده ميكنيم.»
يكي ديگر از حضّار، سؤالي دربارة ساختگي بودن حديث «مدادُ العُلماءِ أفضَلُ مِن دماءِ الشُّهداء» پرسيد. استاد مجد فقیهی در پاسخ به اين پرسش گفت: «کاربرد واژة «شهدا» در قرآن در معنای شهید و گواه اعمال است نه مقتول في سبیل الله؛ اما در روایات نه. در روایات، چون متعلّق به عصر متأخّر هستند ممکن است به همين معنا به کار رود. امّا در قرآن، شهادت، آگاهی انسان کامل است به اعمال و غیب اعمال پایینتر و مادون.»
وی همچنین در دنبالهی اين بحث افزود: «رسول، شهیدالشّهداءِ قرآن است؛ یعنی رسول، شهید است حتّی بر اعمال شاهدان امّتها. هر امّتی شاهدی دارد که تمام اعمال امّت خود را شهود میکند. همانند مقرّبین که بر ابرار شهود دارند. پس رسولالله بر شاهدها هم شاهد است. این از مقامهای خیلی جالب پیغمبر(صلیاللهعلیهوآله) است که در قرآن آمده است. مقام شهیدالشهدایی متعلّق به رسول الله است. «و جِئنا بِکَ عَلی هؤلاءِ شهیداً»، آن چیزی است که وقتی مقام انسان بالاتر میرود، نسبت به مادون خودش، احاطهی روحی و علمی دارد.»
در بخشي ديگر، يكي از حضّار با دشوار توصيف كردن مباحث مطرحشده و اينكه اين مباحث، بيشتر به سمت تفسير تخصّصي گرايش دارد؛ اين سؤال را پرسيد كه «در بحث تدبّر در قرآن، آيا ما بايد همهي زوايا را در نظر بگيريم؟»
اين صاحبنظر علوم قرآني در پاسخ به اين سؤال، عنوان كرد که: «تدبّر دو مرتبه دارد. مرتبهی نخست، تدبّر عمومی است كه نيازی به اين بحثها ندارد. اما مرتبهاي از تدبّر است كه میخواهد اختلافها را از ميان بردارد. یعنی ما ميخواهيم در آیاتی که انواع و اقسام نظریات در آنها مطرح شده است به نقطهای برسیم که نزدیک به آن پیام اصلی باشد. و اینکه میخواهیم به تولید برسیم؛ یعنی حرفهای جدیدی را كشف کنیم و بفهمیم... برای دستیابی به این ظرایف به طور طبیعی این مباحث باید طی شود . ولی این سبب نمیشود که این سفره و مائدهی الهی و آسمانی کسی را از کنار خودش محروم بکند.»
وی در انتهاي اين جلسه اين مطلب مهم را يادآوري كرد كه به خاطر اعجاز قرآن و دقيق بودن آن، تدبّر و بحث دربارة آن نيز بايد روشمند باشد
دین اسلام، متضمّن سعادت انسانها
تدبر در قرآن ، رهيافت هدايتگر
شيوههاي تدبّر در قرآن
روش شناسی تدبر در قرآن کریم
هشدارهای قرآن برای جاده موفقیت
قصه های قرآن کریم : عیسی پسر مریم علیه السلام
سابقه جنگ نرم در قرآن و تاریخ اسلام
پروژههای ایران هراسی در کجا و چگونه طراحی میشود؟
برنامه هستهای ایران ابرقدرتهای جهان را دستپاچه کرده است
ترس رژِیم صهیونیستی از رسانه های ایران
برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .